حزب رستاخیز ملت ایران؛ فرازوفرود: اسفند 1353- مهر 1357گفتوگو با دکتر مظفر شاهدی گفتوگو از: الهام داناییسرشتپرسش 1: به عنوان سوال اول لطفا تاریخچه ای از چگونگی شکلگیری و فعالیت احزاب در جهت دمکراسی نمایشی در طول دوران 37 ساله سلطنت پهلوی دوم، بفرمایید.پاسخ پرسش 1: باید عرض کنم، طی 12 ساله نخست سلطنت محمدرضاشاه پهلوی (1320- 1332) که کودتای 28 مرداد 1332 پایانبخش آن بود، بهرغم فضای سیاسی و اجتماعی کمابیش آزادی که در عرصه کشور شکل گرفت، اما، جامعه ایرانی، بهدلایل گوناگون داخلی و خارجی، ظرفیت سیاسی و اجتماعی بسندهای برای تقویت و بلکه نهادینه کردن یک نظام دموکراتیک مبتنی بر رقابت احزاب و گروههای سیاسی در چارچوب قانون اساسی مشروطه پیدا نکرد. بعد از کودتا هم که حکومت پساکودتایی، که از حمایت کودتاچیان خارجی (بهطور مشخص آمریکا و انگلیس) هم برخوردار شده بود، بهسرعت، همه احزاب و جریانهای سیاسیِ مستقل را سرکوب و از میان برداشت. فقط از اوایل سال 1336 و بهدنبال گسترش بحرانهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، بههدف ارائه نمایشی کنترل شده از شیوه بهاصطلاح دموکراتیک و مشروطه سیاستورزی و حکمرانی (تا جایی که هم حامیان خارجی آن را راضی کند و هم اینکه دامنه اعتراضات و انتقادات سیاسی و اجتماعیِ داخلی را کاهش دهد)، بهتأسیس دو حزب مردم (بهعنوان حزب پیشاپیش در اقلیت! در اردیبهشت 1336) و ملیون (باز بهعنوان حزب پیشاپیش در اکثریت! در دی 1336) اقدام کرد؛ که بهترتیب اسدالله علم و منوچهر اقبال (هر دو از فداییان اعلیحضرت همایونی!) آنها را هدایت میکردند. اما اولین مرحلهِ این نظام دو حزبیِ تحت سیطره اعلیحضرت هما, ...ادامه مطلب
پاسخ مظفر شاهدی بهپرسش زیر:اصلیترین پیامد کودتای سوم اسفند چه بود و انگلیسیها با چه راهبردی این کودتا را طراحی و اجرا کردند؟طرح پرسش از: جواد نوائیانرودسریپاسخ: باید عرض کنم کودتای سوم اسفند 1299 در یک موقعیت بسیار دشوار و سرنوشتسازِ داخلی، منطقهای و بلکه جهانی، در ایران رخ داد. در آستانه کودتا، بهدلایل گوناگون داخلی و خارجی، اقتدار دولت مرکزیِ ایران بهشدت آسیب دیده و بهتبع آن، تمامیت ارضی و سرزمینی ما، با تهدیداتِ میشود گفت جدیای مواجه شده بود. در آن برهه دشوار، هر آن، خطرات بالقوه و بلکه بالفعلِ شورش و جداطلبیِ متجاسرانِی که در مناطق مختلف کشور، بهانحاء گوناگون، در برابر دولت مرکزی، قد علم کرده و بهطور مستقیم و غیرمستقیم ساز مخالفخوانی سر داده بودند، وحدت ملی و سرزمینی ایران را تهدید میکرد؛ بالاخص اینکه، دلایل بسیاری وجود داشت که نشان میداد، دو قدرت بزرگِ همسایه ایران در شمال و جنوب (روسیه شوروی در شمال و انگلیس در جنوب)، با انگیزههای سیاسی، ایدئولوژیکی، اقتصادی و امنیتیِ متفاوت، میتوانند و بلکه علاقمند هستند، با اتکای بهمتجاسران و حکمرانانِ نیمه مستقلِ جاخوش کرده در شمال و جنوب ایران، ولو، بهقیمت تجزیه و تکه تکه کردن ایران، منافع و خواستههای سیاسی، ایدئولوژیکی و اقتصادی خود را در آیندهِ ایران تأمین کنند. در آن میان، بهویژه انگلیسیها، که منافعِ اقتصادی- مالی و استراتژیکِ فراوانی در ایران داشتند (و سرپلهای عظیم نفتی در جنوب و جنوب غربی ایران مهمترین همه آنها بود)، مطلقاً، قصد نداشتند که بهحضور و نفوذِ سنگین خود در ایران، پایان دهند. در این راستا، تا جایی که بهما مربوط میشد، بدترین گزینهِ انگلیسیها، برای تداوم حضورِ در ایران، میتوانست جدا کردن , ...ادامه مطلب
چرايي و چگونگي وقوع كودتاي سوم اسفند 1299 در گفتگو با دكتر مظفر شاهدي گفتوگو از: عليرضا رضايي پرسش 1: وضعيت اجتماعي جامعه ايران در زمان كودتا چگونه بود؟ پاسخ پرسش 1: بسم الله الرحمن الرحيم. وقتي كودتاي سوم اسفند 1299 در ايران رخ داد، حدود 2 سال و 3 ماه از پايان جنگ جهان اول سپري ميشد. جنگ جهاني اول در 11 نوامبر 1918 برابر با 19 آبان 1297 و 6 صفر 1337 رسماً پايان يافت و كودتا در 3 اسفند 1299 ب, ...ادامه مطلب