بهمناسبت 21 آذر، هفتادوپنجمین سالروز نجات آذربایجانفرقه دموكرات پيشهوري؛ پيشينه و پيامدهادکتر مظفر شاهديمدعاي يادداشت پيش رو اين است كه براي فهم معنا و جايگاهي كه غائله فرقه دموكرات پيشهوري در حافظه تاريخي جامعه ايراني پيدا كرده است، ضرورتاً بايد پيشينه روابط و حضور تجاوزكارانه روسيهتزاري و سپس روسيه شوروي در ايران مورد سنجش و ارزيابي قرار گيرد. با اين توضيح كه جامعه ايراني بهدرستي غائله فرقه دموكرات پيشهوري را توطئهاي فراملي ميداند كه با طراحي و هدايت دولت و حزب كمونيست شوروي (و با كارگرداني مستقيمتر شعبه حزب در آذربايجان شوروي) صورت عملي بهخود گرفت و هدف نهايي آن تجزيه خاك ايران و منضم نمودن آن بهقلمروهاي تحت سلطه شوروي بود.شايد پُر بيراه نباشد دلايلِ نگرانيهايي را كه حتي تا همين امروز بخشهايي از افكار عمومي ما نسبت بهخطرات نفوذ روسيه و ضرورت مواجهه محتاطانه و حسابشده اولياي امور در تقويت روابط با همسايه شمالي وجود داشته است، در پيشينه تاريخيِ ديرپا و در عين حال پرفرازونشيب دو كشور ايران و روسيه جستجو كنيم. مروري بر گذرگاههاي تعيينكنندهتر روابط دو كشور طي چند سده گذشته چشمانداز روشنتري از بحث پيش رو ارائه خواهد داد. در اكثري از منابع تاريخي مقدمه جنگهاي تجاوزكارانه روسيه تزاري عليه ايران در دوران سلطنت فتحعليشاه قاجار (سلطنت: 1211- 1250ق) بهرؤياهاي پطر كبير امپراتور پرآوازه روسيه (امپراتوري: 1682- 1725م) براي سلطه بر ايران و دسترسي بهآبهاي گرم خليج فارس اِسناد داده ميشود. امپراتوري پطر كبير مقارن با سه چهار دهه پاياني حيات سلسله صفويه در ايران بود، كه ميدانيم در اين اواخر سخت رنجور و ناتوان شده بود و نهايتاً هم دستههايي از اتباع ايران در مناطق ش, ...ادامه مطلب