دکترین امنیت ملی در دوره محمدرضاشاه پهلوی؛ 1320- 1357گفتوگو با دکتر مظفر شاهدی گفتوگو از: رحمت رمضانیپرسش 1: دکترین امنیت ملی ایران در دوره محمدرضا پهلوی بر چه اساسی بنا شد آیا این دکترین ملی مستقل بود و یا به سمت استقلال در حرکت بود؟ پاسخ پرسش 1: باید عرض کنم، محمدرضا پهلوی از همان آغاز در یک وضعیتِ بسیار دشوار، بغرنج و غیرعادی که ایران توسط کشورهای روسیهشوروی و انگلستان اشغال شده و بهتبع آن اساس استقلال و تمامیت ارضی و سرزمینی ایران مورد تهدید و بلکه تجاوز و تعرضِ نظامی قدرتهای خارجی قرار گرفته بود، آن هم نه با اراده ملی، بلکه با خواست و نظر مساعدِ همان قدرتهای متجاوز خارجی که کشور را اشغال کرده و پدرش رضاشاه را از مقام پادشاهی برکنار کرده بودند، بر تخت سلطنت ایران نشانده شد! بنابراین محمدرضاشاه در شرایطی سلطنت خود را آغاز کرد که اساساً امنیت ملی و تمامیت ارضی ایران بهدلیل تجاوز خارجی و اشغال کشور توسط متفقین که عملاً هم خود را در بسیاری از امور داخلی ایران فعال مایشاء میدانستند، با تهدیدات و چالشهای جدیای روبرو شده بود. در تمام سالهای ادامه جنگ جهانی دوم که خاک ایران در اشغال کشورهای انگلیس، شوروی و آمریکا باقی ماند، امنیت ملی ایران، در تعارضِ با منافع متجاوزان خارجی، همچنان آسیبپذیر و در هالهای از ابهام و بحران قرار داشت. در آن میان، بروز و ظهور غائله فرقههای دموکرات در آذربایجان و کردستان، که اساساً پروژههایی خطرناک و البته بیسابقه توسط ارتش، دستگاه اطلاعاتی- جاسوسی و حکومت متجاوز روسیه شوروی و عوامل وابسته داخلی آنها علیه تمامیت ارضی و سرزمینی ایرانزمین محسوب میشدند، وضعیت ام, ...ادامه مطلب
اسدالله علم و سلطنت محمدرضاشاه پهلوی؛در گفتوگو با دکتر مظفر شاهدی گفتوگو از: مهسا علیبیگی□ درباره نقش و جایگاه اسدالله علم در رویدادهای سیاسی زمان پهلوی دوم صحبتهای زیادی شده است. برخی به ارتباطات علم با انگلیس اشاره میکنند و او را نماینده سیاستهای انگلیس میدانند که به محمدرضا پهلوی دیکته میشد. شما چه تحلیلی درباره جایگاه و نقش او در دو دهه واپسین حکومت پهلوی دارید؟برای پاسخ به این پرسش لازم میدانم درباره پیشینه ارتباط خاندان علم با محافل انگلیسی توضیحی کوتاه عرض کنم. خاندان علم حضور مؤثر دیرپایی در مناطق شرقی ایران داشت و سران این خاندان حداقل از اوایل دوران سلطنت ناصرالدینشاه تا اواخر دوره قاجار حکمرانی بلامنازع بخش وسیعی از قلمروهای شرقی ایران (که بهطور تقریبی شامل استانهای سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی کنونی میشد) را برعهده داشتند. میدانیم که در آن دوران دولت استعماری انگلستان سلطه تمام و کمالی بر بخشهای وسیعی از اقیانوس هند، دریای عمان و خلیج فارس و البته اقصی نقاط شبهجزیره هندوستان (شامل کشورهای کنونی هندوستان، بنگلادش و پاکستان) داشت و در قلمروهای وسیعی از خاک افغانستان کنونی هم نفوذ گستردهای بهدست آورده بود و بهتبع آن دامنه حضور سلطهجویانه آن کشورتا سراسر مرزهای شرقی و جنوبی ایران کشیده شده بود. انگلستان البته در رقابتی تنگاتنگ و نفسگیر با روسیهتزاری، از سالهای نخست حکومت قاجار، بهتدریج نفوذ سیاسی، اقتصادی ـ تجاری، و نظامی ـ امنیتی روزافزونی در ایران پیدا کرده و بهویژه در سراسر قلمروها و ایالات شرقی، جنوبی و مرکزی ایران، نفوذ و حضور سلطهجویانه انگلستان تا سالهای پایانی دوران سلطنت قاجارها بلامنازع شد. در چنین فضا و شرایطی بود که سران حکومت, ...ادامه مطلب
سیاست و حکومت در دوره پهلوی؛ در گفتوگو با مظفر شاهدیگفتوگو از: نفیسه رحمانی پرسش 1: ویژگی های اصلی سیاست ورزی در عصر پهلوی دوم از دیدگاه شما چیست؟پاسخ 1: میدانید که انقلاب مشروطه، که در سال 1285ش , ...ادامه مطلب